چه آرزوهايي توي دل بچه هامون ايجاد مي كنيم؟
خيلي
ها رو مي بينم كه مي نالند و از ايني كه امروز رفتن پيش يه كارمند، توي يه
اداره اي و كارشون رو درست انجام ندادن و حتي يه راهنمايي درست نداشتن كه
يه مقدار كارشون راه بيافته و شايد براي شما هم پيش اومده باشه و گاهي مي
بينيم بعضي ها توي ادارات و شركتها به راحتي ول مي گردند و تا جايي كه
بتونن از زير كار در ميرن و فقط به آخر برجشون فكر مي كنند كه حقوقشون رو
بگيرند و در كجا خرج كنند؟ و خيلي ها اين سوال توي ذهنشون هست چرا آدم ها
اينجوريند چرا به حلال بودن حقوقشون فكر نمي كنند؟ چرا به خدمت به مردم
فكر نمي كنند؟ چرا رضايت مردم براشون مهم نيست؟ وچرا رضايت خدا براشون مهم
نيست؟ چرا اينها آخرت و حساب و كتاب آخرتشون رو فراموش كردن؟
اجازه بديد منشا اين رفتار نادرست رو از زبان مبارك اميرالمومنين علي بن ابيطالب عليه السلام بگم:
ما
آدمها آخرت رو فراموش كرديم و دليلش اينه كه آرزوهاي دور و دراز توي
دلهامون كاشتيم اگه خطبه 42 نهج البلاغه رو بخونيد به خوبي متوجه اين
مسئله ميشيد كه چرا كارمندي به جاي خدمت، داره به بالابردن مدل ماشينش فكر
مي كنه و به بزرگ كردن متراژ خونه اش فكر مي كنه، راستي چرا خيلي از ما ها
اين همه آرزوهاي دنيايي داريم كه اين آرزوها هم موجب ميشن يادمون بره كه
به مردم خدمت كنيم؟ مي دونيد ريشه آرزوهاي بلندي كه موجب خيانت به مردم
ميشه رو كي توي دلهاي ماها و بچه هامون مي كاره؟ و باني اين نوع طرز فكر
كيه؟ بله درس فكر كرديد؛ پدر و مادر عامل اصلي اين طرز تفكر هستند پدري به
بچه اش مي گه نمي خواي آينده ي راحتي داشته باشي نمي خواي مثل فلاني كه
دكتر شده هيچ كاري هم انجام نمي ده اما شبي 300 هزار تومن درآمد داره و هي
مثالهايي مي زنيم كه از فلاني و فلاني كه اينها درس خوندن و الان صاحب چه
خونه هايي و چه ماشينهايي و .... به جاي اينكه به بچه هامون ياد بديم كه
درس بخونن تا به اين مردم خدمت بكنند ياد مي ديم كه فقط به جيب خودشون فكر
بكنند و آدمهايي پرورش داديم كه فقط توي آرزوهاي بزرگشون غوطه ورند و اگه
عالمي ناظر بالاي سر اينها بذاريم از زير كار در ميرن چون براي كار كردن
سر كار نيومدن بلكه تنها براي حقوق ماهيانه گرفتن اومدن سر كار و براي
گرفتن وامهاي فلان اومدن؛ نه با آرزوي خدمت به مردم. ما پدر و مادرها بچه
هايي تربيت نكرديم كه به ملتمون و به خودمون خدمت بكنند اگه مي خوايم
مملكتمون پيشرفت بكنه بايد به جاي كاشتن آرزوهاي دور و دراز توي دل بچه
ها ، يه خادم ملت بسازيم
مي دونيد آلمان بعد جنگ جهاني چطوري جون گرفت و پيشرفت كرد؟
يه
پزشك ايراني كه خانمش آلماني بود اينجوري تعريف مي كنه ؛ كه بعد از جنگ
جهاني خانمم از ايران رفت آلمان و هر چه ازش درخواست كردم كه بچه هامون
اينجا هستند و اينجا همه امكانات داريم اينجا بمونه وانيستاد و رفت آلمان
، بعد از چند سال براي ديدن خانمش به آلمان ميره، وقت ناهار بود ديد خانمش
سيب زميني آب پز آورد و مشغول خوردن شد مرد كه از اين قضيه بسيار ناراحت
شده بود به خانمش اصرار كرد كه به ايران برگرده و توي خوشي، زندگي كنه و
بياد توي باغ و ويلا كنار خودش خوش بگذرونه اما اون خانم به خاطر خدمت به
كشورش و مردمش حاضر نشد به ايران بياد تا در كنار همسر و فرزندانش خوش
بگذرونه ، مي دونيد كه از ثروتمند ترين آدم ها امامان ما بودن و تمام
ثروتشون رو هم به همنوع هاشون مي بخشيدند علي بن ابي طالب چاه هاي زيادي
حفر كردن و نخلستان هاي زيادي رو آباد كردن اما هيچ كدوم رو براي خودشون
نگه نداشتند بلكه وقف فقرا كردند گاهي شايد اين آرزوهاي بلند توي دل من
طلبه هم ايجاد بشه و خدمت به مردم رو فراموش كنم خدايا ما رو از آرزوهاي
دور و دراز حفظ كن و آرزوي خدمت به مردم و جلب رضايت خودت در دل ما زنده
نگه دار.
خدايا توفيق بده تا يه انگيزه ي خوب براي درس خوندن بچه هامون توي ذهنشون ايجاد كنيم.